شهدا سال 61 -زندگینامه شهید جعفر راهوار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد جعفر راهوار »
شهیدان، در پرتو نور قرآن راه را از چاه بازیافته بودند و همچون علمداران راه انبیاء (ع) رسالت احیاء قسط و عدالت را در جهان بلازده کنونی بر دوش میکشیدند. جعفر راهوار از تبار عالمان عامل بود که در سال ۱۳۴۴ در خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده سپری و برای آشنایی با آداب دینی و اجتماعی ـ از زمانی که راه رفتن را آموخته بودـ همراه پدر و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد جعفر راهوار »
شهیدان، در پرتو نور قرآن راه را از چاه بازیافته بودند و همچون علمداران راه انبیاء (ع) رسالت احیاء قسط و عدالت را در جهان بلازده کنونی بر دوش میکشیدند. جعفر راهوار از تبار عالمان عامل بود که در سال ۱۳۴۴ در خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده سپری و برای آشنایی با آداب دینی و اجتماعی ـ از زمانی که راه رفتن را آموخته بودـ همراه پدر و...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید محمد طهماسبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
آنگاهکه چشمان زیبای خود را به دنیای خاکی گشود، سبد شادمانی را به خانه ارمغان آورد. به عشق حضرت مصطفی (ص) نام زیبای «محمد» را برای او برگزیدند و بانوای زیبایی اذان و اقامه در گوشش زمزمه کردند تا از همان کودکی الهی بزرگ شود و در مسیر خدا گام بردارد. محمد ۱۳۱۹/۶/۱ در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود و دوره ابتدایی را در دبستان دکتر شریعتی استهبان سپری کرد. سپس ترک تحصیل نمود و به شغل...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
آنگاهکه چشمان زیبای خود را به دنیای خاکی گشود، سبد شادمانی را به خانه ارمغان آورد. به عشق حضرت مصطفی (ص) نام زیبای «محمد» را برای او برگزیدند و بانوای زیبایی اذان و اقامه در گوشش زمزمه کردند تا از همان کودکی الهی بزرگ شود و در مسیر خدا گام بردارد. محمد ۱۳۱۹/۶/۱ در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود و دوره ابتدایی را در دبستان دکتر شریعتی استهبان سپری کرد. سپس ترک تحصیل نمود و به شغل...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر علی اصغر عبیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علیاصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. پدرش سالها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت میکرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک میریخت و دل را به عشق آنان جلا میداد. آنها فرزند نورس را «علیاصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علیاصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علیاصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. پدرش سالها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت میکرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک میریخت و دل را به عشق آنان جلا میداد. آنها فرزند نورس را «علیاصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علیاصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...
شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید محمدحسن لری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسن لري »
تجربه کردهای، دل در طلب دوست چهها که نمیکند؟! هر یادی از دوست شیرین است و برای دل منتظر و ملول، دوا! آری سخن از یاد است، یاد شهید محمدحسن لری، دلاور مرد رزمندهای از خطه شیر مردان همیشه زنده شهرستان نیریز، همانها که ناموسمان را پاسبان بودند و عزت و آزادگیمان را پیامآور. محمدحسن، ۱۳۴۴/۳/۲۵ در شهرستان نیریز و در دامان خانوادهای ساده و سرشار از عشق به ولایت، چشم به دنیا گشود و با زمزم ناب محمدی دلش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسن لري »
تجربه کردهای، دل در طلب دوست چهها که نمیکند؟! هر یادی از دوست شیرین است و برای دل منتظر و ملول، دوا! آری سخن از یاد است، یاد شهید محمدحسن لری، دلاور مرد رزمندهای از خطه شیر مردان همیشه زنده شهرستان نیریز، همانها که ناموسمان را پاسبان بودند و عزت و آزادگیمان را پیامآور. محمدحسن، ۱۳۴۴/۳/۲۵ در شهرستان نیریز و در دامان خانوادهای ساده و سرشار از عشق به ولایت، چشم به دنیا گشود و با زمزم ناب محمدی دلش...
شهدا سال ۶۷ -نامه شهید هادی رنجبر به محمد بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم همسنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض میکنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گلهای بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر میخواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که انشاءالله خوب است. همینطور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچههای کوچه و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم همسنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض میکنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گلهای بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر میخواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که انشاءالله خوب است. همینطور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچههای کوچه و...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید علیرضا نقی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عليرضا نقي زاده »
ظاهر آرام، قلب مملو از ایمان و خانهای ساده و بیآلایش، روح او را چنان قوی و نیرومند ساخته بود که کوهها در مقابلش اظهار عجز میکردند و دشتهای سبز به وسعت نظر و سعهصدر او غبطه میخوردند. او که در خرداد سال ۱۳۴۶ در خانوادهای مذهبی و ساده، در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. نام او را به عشق امام اول و فرزند بزرگوارش، هشتمین پیشوای شیعیان، علیرضا نهادند. بامعرفت دینی، روح...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عليرضا نقي زاده »
ظاهر آرام، قلب مملو از ایمان و خانهای ساده و بیآلایش، روح او را چنان قوی و نیرومند ساخته بود که کوهها در مقابلش اظهار عجز میکردند و دشتهای سبز به وسعت نظر و سعهصدر او غبطه میخوردند. او که در خرداد سال ۱۳۴۶ در خانوادهای مذهبی و ساده، در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. نام او را به عشق امام اول و فرزند بزرگوارش، هشتمین پیشوای شیعیان، علیرضا نهادند. بامعرفت دینی، روح...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید عیدی محمد شکوهی قرائی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
این بار به نظاره قلم مینشینیم و مینگریم تا از شقایقی بنویسد که از تبار عشق و حماسه بود. سینه سوختهاش از داغ عشق جز به شراب ناب شهادت التیام نمییافت. رفت تا آرامش را در سایه سعادت ابدی پیدا کند و چنان شد که میخواست. عیدیمحمد از غیور مردان طایفه قرایی، سال ۱۳۲۷ میان خانوادهای مذهبی و متدین، در محله کیان شهرستان نیریز، روز عید باشکوه مسلمانان دیده به جهان گشود. نام زیبای «عیدیمحمد» را بهموجب ارادت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
این بار به نظاره قلم مینشینیم و مینگریم تا از شقایقی بنویسد که از تبار عشق و حماسه بود. سینه سوختهاش از داغ عشق جز به شراب ناب شهادت التیام نمییافت. رفت تا آرامش را در سایه سعادت ابدی پیدا کند و چنان شد که میخواست. عیدیمحمد از غیور مردان طایفه قرایی، سال ۱۳۲۷ میان خانوادهای مذهبی و متدین، در محله کیان شهرستان نیریز، روز عید باشکوه مسلمانان دیده به جهان گشود. نام زیبای «عیدیمحمد» را بهموجب ارادت...
شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید محمدحسین (حسن) فیضآبادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين (حسن) فيض آبادي »
بیست و پنجم خردادماه ۱۳۴۵ انتظار مادری مهربان در کنار همسری وفادار، به سرآمد و عنایت خداوندی با هدیه یک فرزند پسر به خانواده متدین و مذهبی آنان در شهرستان نیریز، کامل شد. آنها با دیدن گلرخسارش، او را در آغوش کشیدند و با صوت دلنشین پدر، اذان و اقامه را به گوش او خواندند و نام زیبای «محمدحسین» را برای او انتخاب کردند. خانوادهای که علاقهمند به اسلام و دوستدار اهلبیت عصمت و طهارت (ع) خصوصاً رهبر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين (حسن) فيض آبادي »
بیست و پنجم خردادماه ۱۳۴۵ انتظار مادری مهربان در کنار همسری وفادار، به سرآمد و عنایت خداوندی با هدیه یک فرزند پسر به خانواده متدین و مذهبی آنان در شهرستان نیریز، کامل شد. آنها با دیدن گلرخسارش، او را در آغوش کشیدند و با صوت دلنشین پدر، اذان و اقامه را به گوش او خواندند و نام زیبای «محمدحسین» را برای او انتخاب کردند. خانوادهای که علاقهمند به اسلام و دوستدار اهلبیت عصمت و طهارت (ع) خصوصاً رهبر...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد علی علی کاوه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد علی علی کاوه »
وقتی در 1346/2/2 غنچه وجود محمدعلی شکفت، فرشتگان شادباشگو شدند و بلبلان سرود خوان و در روستای تنگحنا از توابع نیریز، شادمانی خانه مسلمانی متدین را فراگرفت. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت و در سن 6 سالگی جهت کسب علم و دانش راهی مدرسه ابتدایی جهاد تمشولی شد. طی مسافت طولانی برای رفتن به دبستان، موجب شد که تا سال سوم ابتدایی تحصیل کند و از ادامه آن منصرف شود. سپس به مشاغل...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد علی علی کاوه »
وقتی در 1346/2/2 غنچه وجود محمدعلی شکفت، فرشتگان شادباشگو شدند و بلبلان سرود خوان و در روستای تنگحنا از توابع نیریز، شادمانی خانه مسلمانی متدین را فراگرفت. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت و در سن 6 سالگی جهت کسب علم و دانش راهی مدرسه ابتدایی جهاد تمشولی شد. طی مسافت طولانی برای رفتن به دبستان، موجب شد که تا سال سوم ابتدایی تحصیل کند و از ادامه آن منصرف شود. سپس به مشاغل...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید یدالله محمد حسینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دیوارهای گِلی و کوچههای پر صفای روستای بشنه از مهربانی و خوشرویی یدالله سخن میگویند و مردم روستا هرگاه او را به خاطر میآورند، لبهای خندان و وقار توأم بامتانتش را به همدیگر یادآوری میکنند. قلم نیز در سوگ او بر روی کاغذ میلغزد و از عشقی که او به شهادت و متصل شدن به دریای انسانیت داشت مینویسد. از او که در اولین روز از ماه مهر سال ۱۳۴۳ در روستای بشنه از توابع شهرستان نیریز، در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دیوارهای گِلی و کوچههای پر صفای روستای بشنه از مهربانی و خوشرویی یدالله سخن میگویند و مردم روستا هرگاه او را به خاطر میآورند، لبهای خندان و وقار توأم بامتانتش را به همدیگر یادآوری میکنند. قلم نیز در سوگ او بر روی کاغذ میلغزد و از عشقی که او به شهادت و متصل شدن به دریای انسانیت داشت مینویسد. از او که در اولین روز از ماه مهر سال ۱۳۴۳ در روستای بشنه از توابع شهرستان نیریز، در...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32
33
34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 بعدي